قیس بن سعد بن عباده، پیشواى قبیله خزرج، در نامهاى به معاویه مىنویسد: تو بت پرستِ بت پرست زادهاى بیش نیستى. از روى ناچارى و اضطرار مسلمان گشتى و در آن براى اختلاف افکنى ماندى و آزادانه و به اختیار از آن خارج گشتى. خدا بهرهاى از اسلام به تو نداد. اظهار ایمانت دیرى نپائید و نفاقت تازه نیست. همچنان با خدا و پیامبرش در حال جنگى، و یکى از قبائل مشرک و مهاجمى، و دشمن خدا و پیامبرش و بندگان مؤمنش.(۱)
قیس در نامه دیگرى به معاویه مىنویسد: به من دستور مىدهى زیر فرمان تو درآیم، زیر فرمان کسى که بیش از هر کس براى حکومت ناشایسته است و از همه دروغگوتر و دغلگوتر و گمراهتر و بىارتباطتر با پیامبر خدا! جماعتى که تو دارى جماعتى هستند گمراه و گمراهگر، سلطه شرک آمیزى از سلطههاى شرک آمیز اهریمن.(۲)
اسناد:
(۱) کامل المبرّد ج۱ص۳۰۹، البیان و التبیین ج۲ص۶۸، تاریخ الیعقوبی ج۲ص۱۶۳، عیون الأخبار لابن قتیبة ج۲ص۲۱۳، مروج الذهب ج۲ص۶۲، مناقب الخوارزمی ص۱۷۳، شرح ابن أبی الحدید ج۴ص۱۵، کتاب التاج الجاحظ ص۱۰۹٫
(۲) تاریخ طبری ج۵ص۲۲۸و ج۴ص۵۵۰، کامل ابن اثیر ج۳ص۱۰۷ و ج۲ص۳۵۵، شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج۲ص۲۳ و ج۶ص۶۰