نقد و بررسی وهابیت review on wahhabism

الاستعراض على الوهابیة / نقد و بررسی وهابیت / review on wahhabism

نقد و بررسی وهابیت review on wahhabism

الاستعراض على الوهابیة / نقد و بررسی وهابیت / review on wahhabism

عمل به سفارش رسول خدا صلی الله علیه و اله

به گواهی تاریخ برخی از صحابه پس از رحلت رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله در مقابل امیرمؤمنان علیه‌السّلام لشکر کشیدند و به جنگ و مقاتله با آن حضرت پرداختند.

 

سخن این‌جاست که ما می‌خواهیم این‌طور بگوییم که صحابه نه غدیر را فراموش کردند و نه از دستورات و توصیه‌های پیامبر در آن روز سرپیچی نمودند. از این‌رو می‌پرسیم:


این گروه از صحابه که به محاربه با امیرمؤمنان علیه‌السّلام پرداختند به کدامین فرمایش رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله در روز غدیر تأسّی‌ جستند؟

   ادامه مطلب ...

تردید در عصمت پیامبر صلی الله علیه و اله

نظر علمای اهل سنت در رابطه با عصمت

قسطلانی ، یکی از شارحین صحیح بخاری می‌گوید :

وقد استدل بعض الأئمة علی عصمتهم من الصغائر فی المسیر  الی امتثال افعالهم واتباع آثارهم مطلقا و جمهور الفقهاء علی ذلک من اصحاب مالک والشافعی وأبی حنیفة من غیر التزام قرینة بل مطلقا عند بعضهم .[1]

 

صراحت دارد که تمام علمای ما از مالکی‌ها ، شافعی ، حنفی‌ها اتفاق نظر دارند که پیامبر اکرم و پیامبران از هر گونه لغزش کاملاً مصون هستند .

 

در جایی دیگر می‌گوید :

 

أنه معصوم من الذنوب کبیرها و صغیرها وعمدها وسهوها وکذالک الأنبیاء [2]

   ادامه مطلب ...

انکار نزول هل اتی درباره اهل بیت علیهم السلام

میکویند: رافضیان آیه: " و یطعمون الطعام على حبه مسکینا و یتیما و اسیرا " را به على " رضى الله عنه " تاویل مى کنند، و این تاویل نزد ما مورد قبول نیست زیرا شمول و ظهور آیه، هر کس که اطعام طعام کند مى گیرد " 3ر 146 الفصل ".
 

پاسخ- حافظ " ابو محمد عاصمى " کتابى در دو جلد به نام " زین الفتى در تفسیر سوره هل اتى " تدوین کرده کتابى بزرگ، مجلل و پر مغز، که نشانه فضل نویسنده و گسترش اطلاعات، حدیث شناسى او، و نمودار قدرت کامل او در علم کلام و تحقیقات مذهبى است. هر چند در گوشه و کنار آن اشتباهاتى متناسب با مذهب خود روشن ملتش دارد.
  ادامه مطلب ...

ابن تیمیه و انکار ایه " انما ولیکم الله"

از انس بن مالک روایت شده است که سائلى به مسجد آمد مى گفت: من یقرض الملى الوفى؟ در این موقع على " ع " در حال رکوع بود، با دستش به سائل مى گفت انگشترى را از دست من بیرون آور. پیغمبر خدا به عمر فرمود: واجب شد.

عمر گفت پدر و مادرم به قربانت یا رسول الله چه چیز واجب شد. 

فرمود: به خدا سوگند بهشت براى او واجب شد و او انگشترى از دست خود خارج نکرد مگر اینکه خداوند او را از هر گناهى کوچک و بزرگ رهانید. انس گوید: هنوز کسى از مسجد بیرون نرفته بود که جبرئیل به این آیه نازل شد که خداى بزرگ مى فرماید

انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه و هم راکعون.

آنگاه حسان بن ثابت این اشعار را از خود سرود: 
  ادامه مطلب ...

معاویه و ایه کنز

«زید بن وهب می‏گوید در ربذه بر ابوذر گذشتم. بدو گفتم: چه عاملی ترا بدینجا آورد؟ گفت: ما در شام بودیم خواندم «و کسانی که طلا و نقره را انباشته و آن را در راه خدا انفاق نمی‏کنند آنان را به عذابی دردناک بشارت بده». معاویه گفت: این آیه درباره ما نیست بلکه فقط درباره اهل کتاب است. گفتم: هم درباره ما ا ست و هم درباره آنها».

 «عن زید بن وهب قال: مررت علی أبی ذر بالربذة فقلت ما انزلک بهذه الأرض قال: کنّا بالشام، فقرأت: «وَالَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلاَ یُنفِقُونَهَا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِیمٍ »؛ قال معاویة: ما هذه فینا، ما هذه إلاّ فی أهل الکتاب. قال: قلت: انّها لفینا وفیهم».

 آیه‏ی که ابوذر قراءت کرد در سوره توبه و ذیل آیه 34 می‏باشد.

 صحیح بخاری، ج 6، ص 82، تفسیر سوره توبه.


اگر کسی صرفنظر از واقعه تبعید ابوذر ـ که پیرمردی بود ـ به شام، و از آنجا ـ به دستور عثمان ـ سوار بر شتری بی‏جهاز به مدینه و از آنجا نیز مجددا به دستور عثمان به ربذه، مطلّع نباشد، از خود می‏پرسد که این گفتگوی مختصر نمی‏تواند عامل سکونت ابوذر در ربذه باشد. مگر ابوذر در پیری عقلش را از دست داده بود که مدینه و جوار قبر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را رها کرده و در بیابانی زندگی کند که از آنجا هجرت کرده بود؟

چرا در زمان دو خلیفه قبل چنین نکرد؟ مگر گفتگوی او با معاویه جز بحث از تفسیر یک آیه چیز دیگری بود؟ مگر در آن زمان هر که وارد مباحثات علمی می‏شد او را تبعید می‏کردند؟ آیا نه این است که معاویه ثروت‏اندوزی می‏کرد و ابوذر با خواندن آیه فوق او را آشکارا مورد حمله قرار می‏داد و او نیز که تاب تحمّل شنیدن حقایق دین را نداشت به عثمان نوشت که ابوذر شام را به فساد کشاند! (یعنی مردم را بیدار کرد) و عثمان نیز دستور داد او را با وضعی که دانستید به مدینه بفرستد. او در مدینه نیز دست از نهی از منکر برنداشت و سرانجام به دستور عثمان به ربذه تبعید شد.

آری، این است معنی فقیه بودن معاویه که بخاری در صحیحش آورده است، (ج 5، ص 35، فضائل أصحاب النبی صلی‏الله‏علیه‏و‏سلم ، باب ذکر معاویه.)و این است هدایت یافتن او و هدایت دیگران به وسیله او که ترمذی در سنن خویش نقل کرده است.

ج 5، ص 645، کتاب المناقب، باب 48، ح 3842.