نقد و بررسی وهابیت review on wahhabism

الاستعراض على الوهابیة / نقد و بررسی وهابیت / review on wahhabism

نقد و بررسی وهابیت review on wahhabism

الاستعراض على الوهابیة / نقد و بررسی وهابیت / review on wahhabism

عمل به سفارش رسول خدا صلی الله علیه و اله

به گواهی تاریخ برخی از صحابه پس از رحلت رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله در مقابل امیرمؤمنان علیه‌السّلام لشکر کشیدند و به جنگ و مقاتله با آن حضرت پرداختند.

 

سخن این‌جاست که ما می‌خواهیم این‌طور بگوییم که صحابه نه غدیر را فراموش کردند و نه از دستورات و توصیه‌های پیامبر در آن روز سرپیچی نمودند. از این‌رو می‌پرسیم:


این گروه از صحابه که به محاربه با امیرمؤمنان علیه‌السّلام پرداختند به کدامین فرمایش رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله در روز غدیر تأسّی‌ جستند؟

   ادامه مطلب ...

نظر قیس بن سعد درباره معاویه

قیس بن سعد بن عباده، پیشواى قبیله خزرج، در نامه‏اى به معاویه مى‏نویسد: تو بت پرستِ بت پرست زاده‏اى بیش نیستى. از روى ناچارى و اضطرار مسلمان گشتى و در آن براى اختلاف افکنى ماندى و آزادانه و به اختیار از آن خارج گشتى. خدا بهره‏اى از اسلام به تو نداد. اظهار ایمانت دیرى نپائید و نفاقت تازه نیست. همچنان با خدا و پیامبرش در حال جنگى، و یکى از قبائل مشرک و مهاجمى، و دشمن خدا و پیامبرش و بندگان مؤمنش.(۱)

 
ادامه مطلب ...

دیدگاه نوه معاویه درباره وی

وقتی معاویة بن یزید بن معاویة (نوه معاویه) به حکومت رسید، به منبر رفت و چنین گفت:


وَقد بتر عمر یزِید لسوء مَا فعله واستجابة لدَعْوَة أَبِیه فَإِنَّهُ لیم على عَهده إِلَیْهِ فَخَطب وَقَالَ اللَّهُمَّ إِن کنت إِنَّمَا عهِدت لیزِید لما رَأَیْت من فعله فَبَلغهُ مَا أملته وأعنه وَإِن کنت إِنَّمَا حَملَنِی حب الْوَالِد لوَلَده وَأَنه لَیْسَ لما صنعت بِهِ أَهلا فاقبضه قبل أَن یبلغ ذَلِک

فَکَانَ کَذَلِک لِأَن ولَایَته کَانَت سنة سِتِّینَ وَمَات سنة أَربع وَسِتِّینَ لَکِن عَن ولد شَاب صَالح عهد إِلَیْهِ فاستمر مَرِیضا إِلَى أَن مَاتَ وَلم یخرج إِلَى النَّاس وَلَا صلى بهم وَلَا أَدخل نَفسه فِی شَیْء من الْأُمُور وَکَانَت مُدَّة خِلَافَته أَرْبَعِینَ یَوْمًا وَقیل شَهْرَیْن وَقیل ثَلَاثَة شهور وَمَات عَن إِحْدَى وَعشْرین سنة وَقیل عشْرین

وَمن صَلَاحه الظَّاهِر أَنه لما ولی الْعَهْد صعد الْمِنْبَر فَقَالَ إِن هَذِه الْخلَافَة حَبل الله وَإِن جدی مُعَاوِیَة نَازع الْأَمر أَهله وَمن هُوَ أَحَق بِهِ مِنْهُ عَلیّ بن أبی طَالب وَرکب بکم مَا تعلمُونَ حَتَّى أَتَتْهُ منیته فَصَارَ فِی قَبره رهینا بذنوبه ثمَّ قلد أبی الْأَمر وَکَانَ غیر أهل لَهُ وَنَازع ابْن بنت رَسُول الله صلى الله عَلَیْهِ وَسلم فقصف عمره وانبتر عقبه وَصَارَ فِی قَبره رهیبا بذنوبه ثمَّ بَکَى وَقَالَ إِن من أعظم الْأُمُور علینا علمنَا بِسوء مصرعه وبئیس منقلبه وَقد قتل عترة رَسُول الله صلى الله عَلَیْهِ وَسلم وأباح الْحرم وَخرب الْکَعْبَة وَلم أذق حلاوة الْخلَافَة فَلَا أتقلد مرارتها(صواعق المحرقة ابن حجر 641/2 باب الخاتمه فی بیان اعتقاى اهل السنه و الجماعه)

مخالفت معاویه با نصاب زکات

صاحبان صحاح، (غیر از أبو داود) ـ با کم و زیادی که در روایات است ـ نوشته‏اند که قدر زکات فطرة در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم یک من بوده است که از خرما یا جو یا کشمش، و در بعض روایات، کشک، داده می‏شد و چون معاویه به حکومت رسید نظر خود را چنین بیان کرد: «من چنین تشخیص می‏دهم که نیم من از گندم شام معادل یک من از خرما می‏باشد» و مردم نیز از او پیروی کردند. امّا أبو سعید گفت که من تا زنده‏ام همان را می‏پردازم که در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می‏پرداختم.


«أبو سعید: کنّا نعطیها فی زمان النبی صلی‏الله‏علیه‏و‏سلم صاعا من طعام أو صاعا من تمر أو صاعا من شعیر أو صاعا من زبیب، فلمّا جاء معاویة وجاءت السمراء قال: اری مدّا من هذا یعدل مدّین». وفی بعض: «... فاخذ الناس بذلک». وفی بعض: «قال أبو سعید: فامّا أنا فلا ازال اخرجه کما کنت اخرجه ابدا ما عشت».(صحیح بخاری، ج 2، ص 161، کتاب الزکاة، باب فرض صدقة الفطر، باب صاع من زبیب وباب قبل از آن.صحیح مسلم، ج 2، ص 79 ـ 677، کتاب الزکاة، باب 4، ح 14 و 15 و 18 و 19.سنن ابن ماجه، ج 1، ص 584 و 585، کتاب الزکاة، باب 21، ح 1825 و 1829سنن ترمذی، ج 3، ص 59 و 61، کتاب الزکاة، باب 35، ح 673 و 675.سنن نسائی، ج 5، ص 47 و 48 و 53 و 54، کتاب الزکاة، بابهی 30 و 31 و 38 و 42، ح 2496 و 2497 و 2509 و 2513.)


البته در بسیاری از روایات نامی‏از معاویه نیامده است بلکه فقط نقل شده که مردم از آن دستور عدول کرده و نیم من گندم به جی یک من از آنچه گذشت می‏پرداختند. اینان خواستند با حذف نام معاویه او را تطهیر کنند ولی ندانسته همه مسلمانان را خراب کردند. این دسته روایات از ابن عمر نقل شده است.

در میان فقهی اربعه اهل سنّت تنها أبو حنیفه است که در مورد گندم، نصف صاع را کافی می‏داند و بقیّه یک صاع را برای گندم هم می‏گویند. الفقه علی المذاهب الأربعة.

امّا استدلال معاویه که می‏گوید یک چارک گندم برابر نیم من از غیر گندم است، جز قیاس ـ آنهم در مقابل نص صریح ـ چیزی نیست. آنهم قیاسی که در هر زمان تغییر می‏پذیرد.
 
مثلاً امروزه که خرما گران‏تر است باید بگوئیم مثلاً یک کیلو خرما برابر دو کیلو گندم است و در هر عصری به عنوان قیمت گذاری زکات فطره را محاسبه کنیم و چنین نیست که در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قیمت اجناسی که به عنوان زکات پرداخت می‏شد کاملاً مساوی بوده است. البته ما از أبو حنیفه که مذهب او قیاس بود غیر از این انتظار نداریم! و معاویه نیز از این آراء شخصی در مقابل صریح دستورات پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم داشت .

لعن صحابه باعث کفر است اما لعن علی علیه السلام خیر

برادران اهل سنت! ،چرا وقتی معاویه دستور ناسزا گویی به علی(ع) را می دهد حکم شرک برای او صادر نمی کنید؟!!یکی از اساسی‌ترین بحثی که در رابطه با شیعه دارند و حکم به کفر می‌کنند و شرک شیعه را صادر و قتل شیعه را لازم می‌دانند، این است که می‌گویند:شیعیان به صحابه ناسزا می‌گویند.


از اینها سوال می‌کنیم:

  ادامه مطلب ...