به گواهی تاریخ برخی از صحابه پس از رحلت رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله در مقابل امیرمؤمنان علیهالسّلام لشکر کشیدند و به جنگ و مقاتله با آن حضرت پرداختند.
سخن اینجاست که ما میخواهیم اینطور بگوییم که صحابه نه غدیر را فراموش کردند و نه از دستورات و توصیههای پیامبر در آن روز سرپیچی نمودند. از اینرو میپرسیم:
این گروه از صحابه که به محاربه با امیرمؤمنان علیهالسّلام پرداختند به کدامین فرمایش رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله در روز غدیر تأسّی جستند؟
قیس بن سعد بن عباده، پیشواى قبیله خزرج، در نامهاى به معاویه مىنویسد: تو بت پرستِ بت پرست زادهاى بیش نیستى. از روى ناچارى و اضطرار مسلمان گشتى و در آن براى اختلاف افکنى ماندى و آزادانه و به اختیار از آن خارج گشتى. خدا بهرهاى از اسلام به تو نداد. اظهار ایمانت دیرى نپائید و نفاقت تازه نیست. همچنان با خدا و پیامبرش در حال جنگى، و یکى از قبائل مشرک و مهاجمى، و دشمن خدا و پیامبرش و بندگان مؤمنش.(۱)
وقتی معاویة بن یزید بن معاویة (نوه معاویه) به حکومت رسید، به منبر رفت و چنین گفت:
وَقد بتر عمر یزِید لسوء مَا فعله واستجابة لدَعْوَة أَبِیه فَإِنَّهُ لیم على عَهده إِلَیْهِ فَخَطب وَقَالَ اللَّهُمَّ إِن کنت إِنَّمَا عهِدت لیزِید لما رَأَیْت من فعله فَبَلغهُ مَا أملته وأعنه وَإِن کنت إِنَّمَا حَملَنِی حب الْوَالِد لوَلَده وَأَنه لَیْسَ لما صنعت بِهِ أَهلا فاقبضه قبل أَن یبلغ ذَلِک
فَکَانَ کَذَلِک لِأَن ولَایَته کَانَت سنة سِتِّینَ وَمَات سنة أَربع وَسِتِّینَ لَکِن عَن ولد شَاب صَالح عهد إِلَیْهِ فاستمر مَرِیضا إِلَى أَن مَاتَ وَلم یخرج إِلَى النَّاس وَلَا صلى بهم وَلَا أَدخل نَفسه فِی شَیْء من الْأُمُور وَکَانَت مُدَّة خِلَافَته أَرْبَعِینَ یَوْمًا وَقیل شَهْرَیْن وَقیل ثَلَاثَة شهور وَمَات عَن إِحْدَى وَعشْرین سنة وَقیل عشْرین
وَمن صَلَاحه الظَّاهِر أَنه لما ولی الْعَهْد صعد الْمِنْبَر فَقَالَ إِن هَذِه الْخلَافَة حَبل الله وَإِن جدی مُعَاوِیَة نَازع الْأَمر أَهله وَمن هُوَ أَحَق بِهِ مِنْهُ عَلیّ بن أبی طَالب وَرکب بکم مَا تعلمُونَ حَتَّى أَتَتْهُ منیته فَصَارَ فِی قَبره رهینا بذنوبه ثمَّ قلد أبی الْأَمر وَکَانَ غیر أهل لَهُ وَنَازع ابْن بنت رَسُول الله صلى الله عَلَیْهِ وَسلم فقصف عمره وانبتر عقبه وَصَارَ فِی قَبره رهیبا بذنوبه ثمَّ بَکَى وَقَالَ إِن من أعظم الْأُمُور علینا علمنَا بِسوء مصرعه وبئیس منقلبه وَقد قتل عترة رَسُول الله صلى الله عَلَیْهِ وَسلم وأباح الْحرم وَخرب الْکَعْبَة وَلم أذق حلاوة الْخلَافَة فَلَا أتقلد مرارتها(صواعق المحرقة ابن حجر 641/2 باب الخاتمه فی بیان اعتقاى اهل السنه و الجماعه)
«أبو سعید: کنّا نعطیها فی زمان النبی صلیاللهعلیهوسلم صاعا من طعام أو صاعا من تمر أو صاعا من شعیر أو صاعا من زبیب، فلمّا جاء معاویة وجاءت السمراء قال: اری مدّا من هذا یعدل مدّین». وفی بعض: «... فاخذ الناس بذلک». وفی بعض: «قال أبو سعید: فامّا أنا فلا ازال اخرجه کما کنت اخرجه ابدا ما عشت».(صحیح بخاری، ج 2، ص 161، کتاب الزکاة، باب فرض صدقة الفطر، باب صاع من زبیب وباب قبل از آن.صحیح مسلم، ج 2، ص 79 ـ 677، کتاب الزکاة، باب 4، ح 14 و 15 و 18 و 19.سنن ابن ماجه، ج 1، ص 584 و 585، کتاب الزکاة، باب 21، ح 1825 و 1829سنن ترمذی، ج 3، ص 59 و 61، کتاب الزکاة، باب 35، ح 673 و 675.سنن نسائی، ج 5، ص 47 و 48 و 53 و 54، کتاب الزکاة، بابهی 30 و 31 و 38 و 42، ح 2496 و 2497 و 2509 و 2513.)
برادران اهل سنت! ،چرا وقتی معاویه دستور ناسزا گویی به علی(ع) را می دهد حکم شرک برای او صادر نمی کنید؟!!یکی از اساسیترین بحثی که در رابطه با شیعه دارند و حکم به کفر میکنند و شرک شیعه را صادر و قتل شیعه را لازم میدانند، این است که میگویند:شیعیان به صحابه ناسزا میگویند.