نقد و بررسی وهابیت review on wahhabism

الاستعراض على الوهابیة / نقد و بررسی وهابیت / review on wahhabism

نقد و بررسی وهابیت review on wahhabism

الاستعراض على الوهابیة / نقد و بررسی وهابیت / review on wahhabism

خدای را سپاس عورتت را

در یکى از شبهاى جنگ صفین،عمرو بن عاص و عتبه بن ابى سفیان و ولید بن عقبه و مروان بن حکم و عبدالله بن عامر و ابن طلحه الطلحات خزاعى نزد معاویه گرد آمدند، عتبه گفت: امر ما با على بن ابى طالب عجیب است، همگى با او خونى هستیم. اما من جدم عتبه بن ربیعه و برادرم حنظله بدست على در جنگ بدر کشته شدند، و نیز على در کشتن عمویم، شیبه شرکت داشته است.

  ادامه مطلب ...

عایشه معاویه را به فرعون تشبیه میکند

اسود بن یزید مى‏گوید: به عائشه گفتم: برایت شگفت آور نیست که یکى از آزاد شدگان فتح مکه (معاویه) درباره خلافت با اصحاب پیامبر خدا صلی الله علیه واله به کشمکش برخاسته است؟


عائشه گفت: این تعجبى ندارد! آن قدرت حاکمه خدا است که به آدم نیکوکار و بدکار مى‏دهد، و در تاریخ چنین اتفاق افتاده که فرعون چهار صد سال بر مردم مصر سلطنت کرده است همچنین کفارى دیگر غیر از او!


پی نوشت:

البدایة و النهایة ابن کثیر ج8ص131 به نقل از ابوداود طیالسی و ابن عساکر.

معاویه ارزوی دفن نام پیامبر صلی الله علیه و اله دارد

آرزوی معاویه: ای کاش نام پیامبر را دفن میکردم که هیچ کس از او یاد نکند!!!

ابن ابی الحدید با سند خودش نقل میکند از پسر مغیرة بن شعبه که از قول پدرش نقل کرده :

شبی با معاویه گرم صحبت بودم به او گفتم ای معاویه تو اکنون پیر شده و اخر عمرت است بیا و با بنی هاشم مهربان باش بلکه بعد از تو نام نیکی از تو بر زبان ها بیفتد

معاویع ناراحت شد و گفت چگونه با بنی هاشم مهربان باشم حال آنکه مردی از تیم (ابوبکر) به خلافت رسید و به ظاهر با انان مهربانی کرد اکنون هیچ نامی از او نیست سپس مردی از عدی (عمر) خلافت کرد و ده سال خود را به زحمت انداخت ولی هیچ نامی از او نیست بعد از آن عثمان خلافت را به دست گرفت و هیچ نامی از نیست ولی ابن ابی کبشه (لقبی که کفار به پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله میدادند) سالهاست که مرده ولی هنوز مردم روزی پنج بار نام او را در ماذنه ها فریاد میزنند.
نه به خدا هیچ گاه با بنی هاشم مهربانی نخواهم کرد تا اینکه نام محمد را دفن کنم و هیچ نامی از او باقی نماند.(مروج الذهب بهامش ابن اثیر ج۹ص۴۹ حوادث سال ۲۱۲شرح نهج البلاغة ابن ابی الحدید ج۱ص۴۶۳)