نقد و بررسی وهابیت review on wahhabism

الاستعراض على الوهابیة / نقد و بررسی وهابیت / review on wahhabism

نقد و بررسی وهابیت review on wahhabism

الاستعراض على الوهابیة / نقد و بررسی وهابیت / review on wahhabism

اشکال علمای اهل سنت نسبت به معاویه درباره سب علی علیه السلام

اشکال علمای منصف اهل سنت به معاویه و بنی امیه در سب کردن علی(ع)

1-نقل فضائل امیر المؤمنین (علیه السلام) با سبّ آن حضرت جمع نمی‌شود :
امام محمد بن ابراهیم الوزیر الیمانی ، در هنگام نقل فضائل جماعتی از روات و محدثین می‌نویسد:روایتهم لفضائل علی علیه السلام وفضائل أهل البیت فی أیام بنی امیة وهو علیه السلام ـ حاشا مع ذلک ـ یُلعنُ علی المنابر ولا یروی فضائله إلا من خاطر بروحه .(العواصم والقواسم فی الذب عن سنة أبی القاسم ، ابن الوزیر ، ج2 ،‌ ص400 ، ط الثالثة ، مؤسسه الرسالة ، بیروت ، 1415 هـ .)سخن گفتن از فضائل علی و اهل بیت (علیهم السلام) در زمان بنی امیه و سلطنت آنان امری غیر ممکن و متتضاد بود ؛ چرا که بنی امیه وی را بر فراز منبرها لعن می‌کردند و نقل فضائل با سبّ و لعن جمع نمی‌شود .

2- بنی امیه ، سزاوار سرزنش :

دکتر فرحان المالکی می‌گوید :فبنو أمیة اذن یستحقون الذم لأنهم لم یغسموا ألسنتهم فی البحث فقط ، وإنما تجاوزوا ذلک إلی اللعن علی المنابر وسفک الدماء ، و فرضوا هذا الظلم علی الأمة حتی جاءت الأجیال تعتقد أنهم مأجورون علی هذا !(مع سلیمان العلوان فی معاویة ، ص35 .)پس به همین جهت بنی امیه سزاوار سرزنش و مذمت هستند ؛ زیرا آنان فقط به بد گویی علی (علیه السلام) اکتفا نکردند ؛ بلکه بر بالای منبر‌ها علی (علیه السلام) را لعن کرده و به خونریزی و کشتار اهل بیت (علیهم السلام) و یارانش دست زدند و این ستم را بر همه امت لازم و واجب دانستند تا آن جا که نسل‌های بعد آن‌ها را به خاطر این عمل مأجور دانستند .


3- استواری حکومت بنی امیه با ناسزاگویی به امیر المؤمنین علیه السلام :ابن عساکر ، به نقل از امام سجاد علیه السلام می‌نویسد :قال مروان بن الحکم ما کان فی القوم أحد أدفع عن صاحبنا من صاحبکم یعنی علیا عن عثمان قال قلت فما لکم تسبونه على المنبر قال لا یستقیم الأمر إلا بذلک.(تاریخ مدینة دمشق ، ج42 ، ص 438 و الصواعق المحرقة ، ابن حجر هیثمی ، ص 33 و النصائح الکافیة ، محمد بن عقیل ، ص 114 از دار قطنی و شرح نهج البلاغة ، ج13 ، ص220 .)مروان بن حکم به من گفت که در میان مردمان کسی نبود که از صاحب ما ( عثمان ) مانند صاحب شما (علی) دفاع کند ؛ گفتم : پس برای چه از او بر روی منبر ها بدگویی می کنید ؟ گفت : حکومت به جز این راه پا بر جا نمی ماند .

بلاذری می‌ نویسد :قال مروان لعلی بن الحسین : ما کان أحد أکف عن صاحبنا من صاحبکم . قال : فلم تشتمونه على المنابر ؟ ! ! قال : لا یستقیم لنا هذا إلا بهذا ! ! .(أنساب الأشراف ، ص 184.)

مروان به علی بن الحسین گفت : کسی نبود که مانند صاحب شما از صاحب ما دفاع کند ؛ علی بن الحسین پاسخ داد : پس چرا او را بر روی منبر ها لعن می کنید ؟ گفت : کار ما جز با این کار برجا نمی ماند .

4 - تحریف روایت منزلت :

خطیب بغدادی در تاریخ بغداد می‌نویسد :قال إسماعیل بن عیاش: رافقت حریزا من مصر الى مکة فجعل یسب علیا ویلعنه، وقال لی: هذا الذی یرویه الناس ان النبی (ص) قال لعلی: «انت منی بمنزلة هارون من موسى» حق، ولکن اخطا السامع.قلت: فما هو ؟ قال: إنّما هو: «أنت منی‏بمکان قارون من موسى»، قلت: عمّن ترویه؟ قال: سمعت الولید بن عبد الملک یقوله على المنبر.(تاریخ بغداد ، ج8 ، ص262 و تاریخ مدینة دمشق ، ج12 ،‌ص349 و تهذیب الکمال ، مزی ، ج5 ، ص577 و تهذیب التهذیب ، ابن حجر ، ج2 ، ص209 و تاریخ الإسلام ، ذهبی ، ج10 ، ص 122 و میزان الاعتدال ، ذهبی ، ج3 ، ص389 شماره : 6894.)

اسماعیل بن عیاش گفته است : با حریز از مصر تا مکه همراه بودم ؛ پس از علی بد گفته و حضرت را لعن می کرد ؛ و به من گفت : این روایتی که برای مردم نقل می کنی که پیامبر ( صلی الله علیه وآله وسلم ) به علی به می گفت : «جایگاه تو نسبت به من مانند جایگاه هارون نسبت به موسی است » این سند درست است اما شنونده اشتباه کرده است !!!

گفتم پس درست آن چیست ؟ گفت : پیغمبر گفته اند « جایگاه تو نسبت به من مانند جایگاه قارون نسبت به موسی است»!!! ؛ گفتم این را از چه کسی نقل می کنی ؟ گفت : این را از ولید بن عبد الملک شنیده ام که آن را بالای منبر می گفت !!!

حکم استمنا نزد برخی علمای اهل سنت

حکم استمنا نزد برخی از علمای اهل سنت چگونه است ؟ ببینید و قضاوت کنید.


هشدار!!: طبق فقه شیعه استمناء و استشهاء حرام و جزو گناهان کبیره می باشد.این مطلب در نقد عقاید اهل سنت و جماعت آورده شده است.(توصیه هایی برای مهار و نیفتادن در گناه در آخر مقاله آمده است.)

1 - اجازه در استمناء!!!

13593 أخبرنا عبد الرزاق قال أخبرنا ابن جریج قال أخبرنی إبراهیم بن أبی بکر عن مجاهد قال: کان من مضى یأمرون شبانهم بالاستمناء، والمرأة کذلک تدخل شیئا. قلنا لعبد الرزاق: ما تدخل شیئا؟ قال: یرید السق. یقول تستغنی به عن الزنا.( المصنف لعبد الرزاق / ج7 / ص 391 / ط المجلس العلمی بتحقیق الأعظمی )

از مجاهد نقل شده است که گفت : در گذشته کسانی بوده اند که جوانان خود را امر به استمناء میکردند و همچنین به زنان چیزی را در بدن خود فرو میکرد .به عبدرزاق گفتیم: آن چیزی را داخل میکرد چیست؟ گفت : چیزی بنام سق میباشد.
 
ادامه مطلب ...